حرز شفا(حِ زِ شِ / شَ) تعویذی که جهت شفای از مرض بندند: خط کفش حرز شفا، تیغش در او عین الصفا چون نور مهر مصطفی جان بحیرا داشته. خاقانی ادامه... تعویذی که جهت شفای از مرض بندند: خط کفش حرز شفا، تیغش در او عین الصفا چون نور مهر مصطفی جان بحیرا داشته. خاقانی لغت نامه دهخدا
حرز شفا آنچه جهت شفا به مریض ببندند ادامه... آنچه جهت شفا به مریض ببندند تصویر حرز شفا فرهنگ لغت هوشیار